Hanami 花見

به جای افسوس برای باد، تَرکِه‌ای به من دِه نگاهبان شکوفه شوم!

Hanami 花見

به جای افسوس برای باد، تَرکِه‌ای به من دِه نگاهبان شکوفه شوم!

Hanami 花見

Hanami is a long-standing Japanese tradition of welcoming spring. Also known as the “cherry blossom festival,” this annual celebration is about appreciating the temporal beauty of nature. People gather under blooming cherry blossoms for food, drink, songs, companionship and the beauty of sakura
هانا ( 花) در لغت به معنای گل و می (見) به معنای دیدن و تماشا کردن است. لغت هانامی در کل به رسم دیدن شکوفه‌های گیلاس گفته می‌شود.

پ.ن:‌ این وبلاگ را در ادامه‌ی ساکورا می‌نویسم.
پ.ن‌: تصویر از انیمیشن افسانه‌ی پرنسس کاگویا (این کتاب با نام «دختری از ماه» به فارسی ترجمه شده) است.

Saishin no kiji
Chosha 著者
Mainichi rinku 毎日 リンク

۲۰۲ مطلب توسط «ハル» ثبت شده است

+‌ اینکه شب‌ها بیخواب میشم اتفاق تازه‌ای نیست اما هر بار فکرهایی که میان سراغم غافلگیرم میکنن. امشب که این شب بیداری با کمر درد و شروع چله‌ای که مامان فرستاده بود: توام شد فرصت این رو پیدا کردم که بعد از مدت‌های خیلی زیادی، برای چند دقیقه فکر کنم به اینکه برای چه چیزهای زیادی شکرگزارم. 

+ حس عجیبیه دراز کشیدن روی تخت و دیدن روشن شدن آهسته‌ی آسمون کنار مرتضی.  

+ هفته پیش یک سریال ژاپنی می‌دیدم که غزاله فرستاده بود برای کنار اومدن با سختی‌های محیط کار، هدف دختر این بود که یه آدم معمولی باشه و یه زندگی معمولی رو از سر بگذرونه برای همین تو محیط کار ناراحت بود و هدفی از کار کردن نداشت و رئیسش بهش میگفت چطور توقع یک زندگی معمولی رو داری در صورتی که اندازه‌ی آدم‌های معمولی تلاش نمیکنی؟ فکر میکنی آدم‌های معمولی معمولی‌هستند چون هدف ندارند؟ همه برای داشتن یه زندگی معمولی دارن تا جایی که میتونن تلاش میکنن...

البته با همه‌ی دیالوگ‌های خوبش به نظر من سریال خوبی نبود :دی لذا از قسمت پنج شش دراپ کردم!

+ باید برم خلاصه‌ی دو فصل از شش فصلی که ننوشتم رو بنویسم که یه آدم معمولی به حساب بیام. 

+ میدونی خدا؟ ممنونم از تو و میترسم از خودم. 

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۰۰ ، ۰۵:۴۷
ハル

میتونم همین الان سرم رو بذارم روی لپ‌تاپ و بخوابم. توان اینکه فکر کنم ندارم. 

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۰۰ ، ۱۵:۲۳
ハル

با این بارون دلم میخواد روز تعطیل بود میرفتم بیرون. 

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۰۰ ، ۱۱:۲۳
ハル

دقت کردی کلمات بدون نیم‌فاصله زشت میشن!

ـ فاصله همیشه نیمه باشد بهتر است...

یک غلت میزنم سمت راست. فاصله نصف می‌شود. :)

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۳:۰۹
ハル

از انگشت درد حی نمیتونستم قرص رو از بسته جدا کنم...

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۳:۰۷
ハル

مقاومت بی‌فایده است باید برم قرص بخورم.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۲:۵۴
ハル

 انگشتام درد میکنه بسیار :( 

 

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۲:۵۳
ハル

یک ساعتِ ده دقیقه مانده به دوی نیمه شب پنجشنبه‌ای، بین این پهلو و آن پهلو شدن و اینستاگرام را تا خرخره جویدن و بالا پایین کردن، صدای ساز هاتف‌ملکشاهی، عکس خونه‌ای با در سبز و پله‌های سنگی و انبوه درخت‌های حیاطش، چت با غزاله که میگه ازین خونه‌ها، بیای تو خونه چادرت رو به بند آویزون کنی، دستت رو پای شیر لب حوض بشوری و سبزی‌ها رو ببری آشپزخونه در حالی که زیرلب داری میگی تو کوچه کی رو دیدی و ...  خیالم رو رنگ میکنه. اینبار آبی.

هفتاد سالمه. احتمالا بی‌خوابی عادتم شده. احتمالا گرد پیری قوی‌تر از کرم‌های رنگ و وارنگی بوده که همه این سال‌ها استفاده کردم و چروک‌های الاکلنگی و پنجه کلاغی روی صورتم جا خوش کرده‌اند. احتمالا ما حیاطی نداریم که توش باغچه‌ای قد یه غربیل باشه و درختی قد یه چوب کبریت. احتمالا شب بارونی هیچ گنجشکی پناه به خونه ما نیاره که گنجشک‌ها هشت متر می‌پرند و ما در طبقه بیستم برجی ساکن هستیم... همه این احتمال‌ها ...

لاک قرمز رو به سبد خرید دیجی‌کالا اضافه میکنم و خیال‌ها دود میشن و میرن طبقه بیستم برجی بلند. من و مرتضی نشیتیم چای میخوریم و حرف می‌زنیم. 

 

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۲:۱۸
ハル

نمیشه یه فرشته‌ای بیاد از آسمون خونه رو تمیز کنه من به کارم برسم؟

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۷:۳۷
ハル

از صبح هر اتفاقی که میفتاد به خودم میگفتم تو هر چقدر بدوی بیشتر از این نمیشی، تو جلسه با امیر یکهو دیدم از مکالمه‌ای که قبلا ده درصدش رومیفهمیدم الان هفتاد درصد رو به خوبی متوجه میشم، حال دلم خوب شد کلا.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۰۰ ، ۱۵:۲۱
ハル