Hanami 花見

به جای افسوس برای باد، تَرکِه‌ای به من دِه نگاهبان شکوفه شوم!

Hanami 花見

به جای افسوس برای باد، تَرکِه‌ای به من دِه نگاهبان شکوفه شوم!

Hanami 花見

Hanami is a long-standing Japanese tradition of welcoming spring. Also known as the “cherry blossom festival,” this annual celebration is about appreciating the temporal beauty of nature. People gather under blooming cherry blossoms for food, drink, songs, companionship and the beauty of sakura
هانا ( 花) در لغت به معنای گل و می (見) به معنای دیدن و تماشا کردن است. لغت هانامی در کل به رسم دیدن شکوفه‌های گیلاس گفته می‌شود.

پ.ن:‌ این وبلاگ را در ادامه‌ی ساکورا می‌نویسم.
پ.ن‌: تصویر از انیمیشن افسانه‌ی پرنسس کاگویا (این کتاب با نام «دختری از ماه» به فارسی ترجمه شده) است.

Saishin no kiji
Chosha 著者
Mainichi rinku 毎日 リンク

۴ مطلب در آبان ۱۴۰۰ ثبت شده است

از صبح هر چیزی پیدا کردم خوردم و هنوز دلم ریش ریش میشه انگار هیچی نخوردم. میتونم الان یک شیشه شکلات صبحانه رو بخورم و بعد بشینم گریه کنم زار زار که این‌ها همه کالری و جوش میشه، چیه این هورمون؟ 🤦🏻‍♀️

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۰۰ ، ۱۹:۰۲
ハル

اونقدر کار دارم، وانقدر کند پیش میره، اونقدر خسته‌ام، اونقدر زانوم درد میکنه که دلم میخواد به جای همه‌اش بگیرم بخوابم برای دو روز. 

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ آبان ۰۰ ، ۱۷:۰۵
ハル

بچه که بودم یک کتاب از ماجرای زندگی ابن‌سینا خونده بودم. از ماجراهای کودکیش که بگذریم، یک چیزی از کتاب خیلی خیلی ذهنم رو مشغول کرد و همه این‌ سال‌ها یادم موند. همون خاطره معروفی که ابن‌سینا وقتی کتاب مابعد‌البطبیعه ارسطو رو نفهمیده بعد از چهل بار خوندن، مضطر و خسته نماز خونده و وقتی از مسجد بیرون اومده. اتفاقاُ جزوه‌ی اغراض مابعدالطبیعه‌ی فارابی رو پیدا کرده...

نمیدونم این داستان چقدر حقیقت داره. اما برای من عین حقیقته.

از همون اولی که شرکت کارم رو شروع کردم ظهرها که میرفتم مسجد وقتی برمیگشتم با سرعت دو‌ایکس کارم جلو میرفت انگار. و امروز؟

از دیشب حالم خوب نیست. از استرس اینکه همه پنل‌ها pend کار من هستند تقریبا خل شدم. پرانول خورده بودم اما باز هم دستم درد میکرد. خیلی سرچ کرده بودم. با خیلی‌ها صحبت کرده بودم اما جوابم هیچ‌جا نبود. یعنی مشکل خیلی رایجی نبود اصلا. همین چند دقیقه پیش اذان که دادند بلند شدم و نماز خوندم. و ته ته ذهنم فکر میکردم به اینکه کاش کلید حل مشکلم باشه... و باورت میشه که بود؟ یکهو به ذهنم رسید فایل روت پکیجی رو که روی پروژه نصبه اوررایت کنم. کار خوبی نبود و احتمالا دولوپر‌های بعدی بهم فحش هم میدادند برای همچین کاری. اما خب به هر حال با تف مالی درست میشد. و بهتر از pend بودن، بود.
اما روت رو که خوندم ازش ایده گرفتم و به پروژه یه متد اضافه کردم و بدون تف! مشکلم حل شد. همین!! همینقدر ساده. 

خلاصه که خدایا متشکرم و میشه دعا کنم که این نقطه‌ی حل شدن و تمام شدن این فیچر باشه؟ واقعا خسته‌ام کرد!

۲ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۰۰ ، ۱۳:۳۰
ハル

لابد خیلی از آدم‌ها اینطوری هستند وقتی از انجام کاری میترسند، وقتی میترسن راهی که تو ذهنشون هست جواب نده، به هر طریقی به هر دلیلی سعی میکنند که عقبش بندازن. :((

مثل همین الان الان من!

۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۰۰ ، ۱۰:۲۷
ハル