Hanami 花見

به جای افسوس برای باد، تَرکِه‌ای به من دِه نگاهبان شکوفه شوم!

Hanami 花見

به جای افسوس برای باد، تَرکِه‌ای به من دِه نگاهبان شکوفه شوم!

Hanami 花見

Hanami is a long-standing Japanese tradition of welcoming spring. Also known as the “cherry blossom festival,” this annual celebration is about appreciating the temporal beauty of nature. People gather under blooming cherry blossoms for food, drink, songs, companionship and the beauty of sakura
هانا ( 花) در لغت به معنای گل و می (見) به معنای دیدن و تماشا کردن است. لغت هانامی در کل به رسم دیدن شکوفه‌های گیلاس گفته می‌شود.

پ.ن:‌ این وبلاگ را در ادامه‌ی ساکورا می‌نویسم.
پ.ن‌: تصویر از انیمیشن افسانه‌ی پرنسس کاگویا (این کتاب با نام «دختری از ماه» به فارسی ترجمه شده) است.

Saishin no kiji
Chosha 著者
Mainichi rinku 毎日 リンク

پوزش می‌طلبم

چهارشنبه, ۲۳ مهر ۱۳۹۹، ۰۲:۴۲ ق.ظ

قرصم رو که دیر بخورم دیر هم خوابم میگیره. یک ور مومن و دست به خیر ذهنم میگه پاشو حالا که قرصه کار نکرده یه نماز شبی بزن و یه صفایی به دل چرک گرفته ات بده، اونور تنبل ذهنم میگه بشین بابا حرفتو بزن، حرفتو بنویس. این کارا به تو نیومده! 

سرم، نه! کله ام دقیقا داغ کرده. زیاد چیز بیخود هست توش از شنبه گرفته تا دلتنگی و انواع مدل نگرانی های مختلف. ساز و کارش هم اینطوریه که شما کافیه بگین چجور نگرانی-ای میخواین من همه شون رو چینده چینده تو قفسه های منظم نگه میدارم و در وقت مقتضی به هر قفسه مراجعه میکنم. مثلا شما میگین من دارم وارد مرحله جدیدی از زندگی تحصیلی و شغلیم میشم من می برمتون به انبار نگرانیهای شغلی آینده، ذیل قفسه نگرانیهای بیشتر مساوی بیست و چهار سالگی، طبقه اول یه سری نگرانی خرت و پرت و آبکی هست از جنس زر مفت، مثلا محل زندگی از محل کاری فاصله داشته باشد طبقه دوم ریشه‌دارتر هست مثلا در شغل تبحر کافی نداشته باشی، یا با آدم های اطراف نتونی درست ارتباط برقرار کنی اما امان از طبقه سوم که پره از این چیزها که اگر هیچ جایی تو رو نخواد، اگر بهددرد جای به در بخوری نخوری و درد بیاد بخورتت آخر! اگر از سر ناچاری مجبور به انجام کاری بشی که دوست نداری و... خلاصه که با اینکه نظم آخرین چیزیه که من رو باهاش میشناسند در نگهداری از انواع نگرانی های چنان اهتمام تامٓی دارم که همه چیز را منظم نگه داشته ام مبادا دسترسی به یک نگرانی برای لحظه ای به تاخیر بیفتد و خدای ناکرده کمیت خرمان، به جای یورتمه خرامان به مقصد برسد!

گاد آیا باید الان برای بی ادبانه نوشتن یک متن بی ارزش نصف شبی برای یک وبلاگ فکسنی که هیچکس به تصادف هم از چند متری یو آر الش رد نمیشود عذر بخواهم؟ من عذر میخواهم!

پ.ن: دبیرستان که بودم پیله کردم که عبارت پوزش می‌طلبم خیلی شاعرانه است بعد دوره افتاده بودم هر اتفاقی که می افتاد از این و آن و در و دیوار پوزش می‌طلبیدم. شما تصور کنین که یک دختر نوجوان لاغر مردنی قد کوتاهی در خیابان به شما برخورد می‌کرد بعد می‌گفت: پوزش می‌طلبم! و ادامه راهش را می‌گرفت و می‌رفت. من اگر جای شما می‌بودم میدویدم دنبال اون دختر شونه هاش رو میگرفتم و تکون میدادم تا مغزش اون خزعبلات رو تف کنه مبادا یک نصفه شب ده یازده سال بعدی یادش بیاد و از شدت خنده و خجالت سرش رو روی بالشت فشار بده و هی بگه چرا آخه؟ چرا!!!؟؟جدا پوزش میطلبم؟؟

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۹/۰۷/۲۳
ハル

نظرات (۱)

قفسه‌بندی چه فکر خوبی بود. فکر کنم منم قبلا داشتم، آخه راحتتر از بدبختی‌ها و استرس‌ها و کلا سیاهی‌ها حرف میزدم. انگار قفسه‌هام ریختن و دیگه نتونستم جمع‌شون کنم که دیگه نمیتونم منسجم فکر کنم و حرف بزنم. یه حرفی بهم بزنن یا مث بز اخفش نیگا چشماشون میکنم یا هر هر، هار هار، میخندم :))

(من که شعر و اینا یادم نمیمونه اما این یکی گاهی از سرم رد میشه که: دلخوش به خنده‌های من خیره سر مباش/دیوانه‌ها به لطف خدا غالبا خوش‌اند)

 

و اون قسمت آخر که :)))))))))

منم فکر میکنم هرچی بیشتر سرم رو تو باااااالش و دندونام رو به هم فشاااار بدم و هی بپرسم اخه چرا چرا چرا ممکنه یه چیزی بشه بالاخره! (چه چیزی ش هم نمیدونما!)

پاسخ:
چقدر ذوق کردم بعد مدت‌ها اینجا رو باز کردم تو یه تایم بیحوصلگی و دیدم اینجا یک نفر کارم داشته! هوررراااا! 
چقدر بیت خوبی بود. محبوبم شد :))))
واقعا به جا قفسه بندی کردن و مرتب کردنشون باید مستقیم بریزیمشون دور! هعی ی ی! 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی