Hanami 花見

به جای افسوس برای باد، تَرکِه‌ای به من دِه نگاهبان شکوفه شوم!

Hanami 花見

به جای افسوس برای باد، تَرکِه‌ای به من دِه نگاهبان شکوفه شوم!

Hanami 花見

Hanami is a long-standing Japanese tradition of welcoming spring. Also known as the “cherry blossom festival,” this annual celebration is about appreciating the temporal beauty of nature. People gather under blooming cherry blossoms for food, drink, songs, companionship and the beauty of sakura
هانا ( 花) در لغت به معنای گل و می (見) به معنای دیدن و تماشا کردن است. لغت هانامی در کل به رسم دیدن شکوفه‌های گیلاس گفته می‌شود.

پ.ن:‌ این وبلاگ را در ادامه‌ی ساکورا می‌نویسم.
پ.ن‌: تصویر از انیمیشن افسانه‌ی پرنسس کاگویا (این کتاب با نام «دختری از ماه» به فارسی ترجمه شده) است.

Chosha 著者
Mainichi rinku 毎日 リンク

خاطرات - روز بیست و چهارم

سه شنبه, ۱۹ شهریور ۱۴۰۴، ۰۹:۳۰ ق.ظ

ساعت هفت و نیمه و من کارم رو شروع کردم. اما دست و دلم به کار نمیره. هوا خیلی تاریک و خیلی بارونیه. اصولاٌ هوای بارونی رو خیلی دوست دارم اما راستش امروز میفهمم که Gloomy که میگن ینی چی. چون دقیقاٌ همینطوره. نور زرد و کم سوی آشپزخونه روشنه و هوا بیرون کاملاٌ تاریک و دل‌گیر کننده است، دلم درد میکنه و حال قبل از پریودم باعث شده که مشکلاتی که راه حلی براشون ندارم جلوی چشمم قطار بشن و بندری برقصن و لجم رو حسابی در بیارن.
شش بیدار شدم که نماز بخونم و دیگه نخوابیدم. سجاده رو به روی پنجره پهنه و میدیدم که انگار دوش آب بازه و بیرون حسااابی داره بارون می‌باره. به بارون نگاه میکردم و توی دلم دعا می‌کردم. نمی‌دونم اما دعای من اصلاٌ اثری هم داره؟ دکتر قمشه‌ای گفته بود دعاها میرن به قبل از خلقت و قبل از نوشتن تقدیر و اونجا اثر می‌گذارن. دعاهای من شبیه موشک کاغذین اما بعید می‌دونم از همین در بیرون برن اصلاٌ. ظرف‌ها  رو از ماشین درآوردم و چای گذاشتم و صبحانه میم رو حاضر کردم و نشستم سرکارم. خیلی نگران غ و م هستم. غ مریض شده و گوشش عفونت کرده و عفونت تا گردنش اومده و صورتش ورم کرده و یک هفته هست که آنتی‌بیوتیک‌های قوی میخوره اما هنوز صورتش ورم داره و داروهاش تمام شده اما دردش نه. رئیسش هم علیرغم برگه مرخضی دکتر بهش مرخضی نمیده و داد و بیداد راه انداخته که برو کارگزینی. رئیس م هم که تصمیم گرفته کلا نادیده بگیرتش و پیام‌هاش رو جواب نده. واقعاً عجیب نیستن آدم‌ها؟ اینکه نمی‌تونن خودشون رو بذارن جای دیگری و برای حالش و نگرانی‌هاش و اینکه آدمه بالاخره جایگاهی قائل بشن واقعاً به نظرم عجیبه. کاش هیچوقت اینطور نباشم.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴/۰۶/۱۹
ハル

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی